|
فصل دوم : منابع دورۀ سنګ قديم
فصل دوم :
منابع دورۀ سنګ قديم
دورۀ سنګ قديم از لحاظ زمان عمدتآ مصادف به عهد سينوزويک و خاصتآ با دوره های يخبندان ( پلستوسين ) همزمان پينداشته شده شده است . چنانچه روشن است ، جيولوجيستان تاريخ زمين را به عهد های چهارګانه تقسيم نموده اند ، که عبارتند از :
1- عهد پري كمبيرين Pre Cambirian اين عهد كه قبل از دوره هاي معرفت الارضي شناخته مي شود و به احتمال زياد 5/4 ميليارد سال پيش شروع شده است. فعاليت هاي آتش فشاني و تشكل كوه ها، پستي و بلندي ها و اقيانوس ها در روي زمين در اين عهد پديد آمده است و تقريباً عمر اين عهد را 2024 ميليون سال تخمين مي كنند و پيدايش حيوانات و نباتات يك سلولي و ابتدايي را در اين عهد مي دانند.
2- عهد پاليوزوييك Paleozoic به نام عهد حيات کهن نيز ياد شده است و عمر اين عهد را 2115 ميليون سال تخمين مي كنند. در اين عهد به احتمال قوي انواع مختلف حيوانات بي مهره( حيوانات بدون حلقه های کمر ) و ماهيان و حيوانات ذومعشتين و خزندگان به وجود آمده اند.
3- عهد ميسوزويك Mesozoic يا عهد حيات ميانه كه عمر آن را تقريباً 390 ميليون سال تخمين مي كنند. خزندگان متنوع و اولين پرندگان و پستان داران و نباتات گل مانند نيز در اين عهد به وجود آمده اند.
4- عهد سينوزويك Cenozoic يا عهد حيات نوكه عمر آن را يك ميليون سال تخمين كرده اند. با وجود آن كه عمر اين دوره خيلي كوتاه بوده، اما در اين دوره تغييرات و تحولات فوق العاده زياد صورت گرفته است و مشخصات بارز اين عهد پيدايش و ظهورانسان است . ظهور انسان را باستانشناسان از وجود اثار و بقايايی وسايل بکار ګرفته شده توسط انسانهای انزمان ثابت کرده ميتواند . اولين نمونه های وسايل بکار ګرفته شده توسط انسانها را، باستانشناسان تحت عنوان دورۀ سنګ قديم معرفي مينمايد .
باستان شناسان دورۀ سنگ قدیم را به منظور فهم بهتر به مراحل مختلف تقسیم نموده اند که عبارتند از : شولین ، اشولین ، موسترین ، اورنین ، سولوترین ، و مگدالین. هر يک از اين مراحل مميزات و مشخصات متمايز از يکديګر دارند.
انسان های دورۀ سنگ قدیم بنا بر شرایط محیطی در زیستگاه های سر باز زندگی داشتند.این زیستگاه ها در نقاط مرتفع و یا اواسط کوه ها بوده است. بر اساس معلومات جیولوجست ها در آغاز دورۀ پلستوسین هوا نسبتآ ملایم تر و گوارا بود انسان های این دوره میتوانستند در محلات سر باز بسر ببرند،به این ترتیب زیستگاه یکی از منابع عمدۀ دوره سنگ قدیم خاصتآ مرحله شولین و اشولين به حساب میرود.
انسان های مرحله شولین عمدتآ به جمع اوری مواد غذائی میپرداختند.در بعضی حالات ریشه های نباتات و اشجار را نیز به حیث مواد غذائی استفاده میکردند. برای جمع آوری میوه ها و قطع کردن ریشه های نباتات و اشجار قابل استفادۀ انسان ها،نیاز به وسیله داشتند. باستان شناسان این وسیله را مشت سنگ نامیده اند . مشت سنگ ها اولین وسایل سنگی است که انسان ها آنرا به کار برده اند. عمدتآ مشت سنگ ها را از سنگ های چقماق میساختند . به باور باستان شناسان سنگ های چقماقی متمایز تر از سایر سنگ ها بوده .این نوع سنگ ها به وفرت در اطراف و اکناف انسان ها وجود داشت ، از سنگ های چقماقی به راحت وسایل سنگی ساخته میشد ، استفاده از تراشه های جدا شده و هسته آن سهل تر بوده است . سنگ چقماقی در میان خود و هم با سنگ های دیگر در نقاط معین مجزا شده میتوانست ، به این ترتیب چهار ممیزه فوق سبب استفاده وسیع سنگ چقماق توسط جمعیت های دورۀ سنگ قدیم خاصتا مرحله شولین و مراحل بعدی به معرفی گرفته شده است.
مشت سنگ ها را برای کاویدن زمین ، قطع کردن ریشه ها ، دفاع از خود ، تعرض به حیوانات درنده و کوبیدن حشرات مضره به کار گرفته شده است لذا یکی از منابع عمدۀ دورۀ سنگ قدیم خاصتا مرحله شولین و اشولين به حساب میرود.باستان شناسان در جریان سروی و کاوش های محلات زیست جمعیت های مرحله شولین و اشولين ، راعمدتا برمنابع زیستگاه و مشت سنگ ها به معرفی میگیرند .
مشت سنگ را هسته سنگ (نیوکلیوس) نیز گفته اند. ساختن هسته سنګها بر اساس میتود های اسلحه سازی فرار از هسته محسوب میشود.فرار از هسته یا جدا کردن پارچه ها از مرکز شیوه مهم اسلحه سازی در زمانه های قدیم بوده است . با وصف آنکه ترتیب منظم درین میتود از جانب جمعیت های مرحله اشولین بکار گرفته نشده است ،ولی استفاده از میتود (اسلحه سازی فرار از هسته) در محتوای مشت سنگ های ساخته شده مورد اجرا قرار گرفته است .جمعیت های این مراحل (شولینو اشولين ) سیستم های ریتوج ) Retouch ) و چاپينګ ( Chop ing ) را مورد استفاده قرار داده است . ریتوج ضرب یک سنگ به سنگ دیگر را گویند.و چاپنگ ضرب سنگ کلان به سنگ دیگر را گویند. منحیث المجموع شیوۀ فرار از هسته میتود اسلحه سازی بوده و تخنیک اسلحه سازی بر روش ریتوج و چاپنگ متکی بود.
روش های ریتوج و چاپنگ در اواخر مرحله شولین آغاز شده است آهسته آهسته در مراحل بعدی با مهارت های بیشتر مورد استفاده قرار گرفته است.باستان شناسان به تعقیب روش اسلحه سازی در یافته اند که ابتدائی ترین شیوه استفاده از میتود در مرحله شولین بوده است . مشت سنگ های استفاده شده از جانب جمعیت های مرحلۀ شولین نا منظم تر از مشت سنگ های مراحل بعدی دورۀ سنگ قدیم شناخته شده است. مشت سنگ های مرحله شولین و اشولین مشابهت زیادی با هم داشتند و جمعیت های این دو مرحله مشت سنگ ها و زیستگاه ها را نسبتا یکسان بکار گرفته اند.لذا برای شناسائی مراحل شولین و اشولین عمدتآ منابع زیستگاه ها و هسته سنگ ها کمک مینمایند.
منابع مرحلۀ موسترين : مرحله موسترین از لحاظ منابع غنیتر از منابع دورههای قبلی است. قبل از آن انسان ها زیستگاه ها را استعمال کردند و مشت سنگ ها را به کارگرفته اندکه منابع عمده برای شناخت آن دوره هاست(مرحله شولین و اشولین). چنانچه واضيح است محلات زیست ویا اقامتگاه های جمعیت های مرحله شولین و اشولین در مناطق مرتفع و وسط کوه ها بوده است که نوع مهم منبع برای شناخت آن مراحل ميباشد . باید گفت که زیستگاه ها و استعمال آنها در مراحل بعدی دورۀ سنگ قدیم نیز ادامه یافته است با این تفاوت که زیستگاه های مرحله شولین و اشولین اکثرا گذرا و موقت بوده است،در حالیکه در مراحل بعدی اقامتگاه ها نسبتا مداوم تر بکار گرفته شده است.
زیستگاه ها یا اقامتگاه ها نسبتا مداوم تر از منابع عمده مرحلۀ موسترین به حساب میرود .در اقامتگاه ها گروه های انسانی همه افزار و وسایلی که ساخته و بکار برده بودند، جا گرفته اند،به این معنی که زیستگاه ها میتواند همۀ آن منابع را به اختیار باستان شناسان بگذارد که از جانب گروه های انسانی استعمال و بکار برده شده است.علاوه بر موجودیت علایم زیست انسان به شمول تعدا د آنها،وسایل کار،وسایل پخت و پزومواد خوراکه در محلات زیست آن گروه ها بدست آمده میتواند.به اين ترتیب اقامتگاه های نسبتآ مداوم تر یکی از منابع عمدۀ مرحلۀ موسترین محسوب میگردد.
منبع دوم مرحلۀ موسترین عبارت از موجودیت نوع واحد انسان (انسان نیاندرتال) میباشد. قبل از انسان نیاندرتال انواع مختلف از انسان ها بر روی کره زمین زیست داشته اند در آسیا انسان چین یا سینانتروپ ،انسان جاوا در افریقا افریکن تروپ در اروپا انسان هيدالبرګ وغیره به سربرده اند.انسان نیاندرتال نوع واحد انسان در مرحله موسترین خاصتا در حوزه های باستانی اروپا شناخته شده است. انسان نیاندرتال قد راست بوده وسایل را به کاربرده اند. اين نوع انسان آتش را به نفع خویش استعمال نموده اند.به این ترتیب ممیزۀ مهم مرحله موسترین موجودیت انسان نوع نیاندرتال است که منبع مهم برای باستان شناسی به حساب میرود.
انسان نیاندرتال آتش را برای استفاده درموارد مختلف،گرم کردن محیط مغاره ها، پخت و پزبعضی پرندگان شکارشده و غیره استفاده مینمودند.استفاده از آتش محیط انسان را تغیر داد علاوه برآن پختن مواد غذائی به تنظیم شکل فزیکی انسان نیز اثرگذار بوده است.به این معنی که استفاده از گوشت پخته سهولتها را به بار اورد. به نسبت جويیدن ګوشت نرم الاشه های انسانها را به شکل ديګر دراود. محیط سرد را گرم نمود و مزایای دیگری نیز در قبال داشتند . آتش قبل از استفادۀ منظم آن نیز درطبیعت وجود داشت . بعضآ اتش برحسب تصادف در جنگل ها صورت ميگیرفت . درآن زمان نه تنها آتش مفید نبود بلکه بعضآ زیست انسان ها را به خطرمواجه مينمود.انسان نوع نیاندرتال در دورۀ موسترین قادرشد که آتش را قسمآ مهار نموده و مورد استفاده خود قرار دهند. گروه های از انسان ها آتش رادایما روشن نگه میکردند . به این ترتیب موجودیت آتش منبع مهمی برای شناخت مرحله موسترین به حساب میرود.
باستان شناسان علایم آغازاعتقادات را در مرحله موسترین دیده اند موجودیت اینگونه علایم منبع مهم دیگری است برای شناخت موسترین.عدۀ از دانشمندان به این باوراند که انسان ها از لحاظ عقیدتی سه مرحله را یکی پی دیگر عقب گذاشته اند.اولین علایم اعتقادات در توتمیزم متبلور بود.در آن زمان انسان ها منشا موجودیت را نمی دانستند همه اشیا را که درمحیط خویش میدیدند مانند خود تصورمیکردند،به عبارۀ دیگرهمۀ اشیای که درمحیط آنها وجود داشت انرا عضو جمعیت خود دانسته ویا جمعیت را زادۀ آن میدانستند ازین جهت احترام و تقدس به همه اشیای اطراف انسان رایج گردید ، که به نام توتميزم ياد شده است .
مرحله دوم از اعتقادات بشری بنام فتیشیزم یاد شده است . آن زمان انسان ها تصورمیکردند که همه قوی های طبیعت قابل پرستش اند . طوفان ها ، باران ها ، باد ،بحر،زلزله ، آفتاب ،مهتاب و غیره و همه اشیای که فهم و کنترول آن درقدرت انسان نبوده ،آنرا به پرستش گرفته اند. مرحله سومی را بنام انیمیزم یاد نموده اند درین مرحله انسان ها همه اشیا و هستی را به شمول خود انسان به ارادۀ ذات واحد عرض وجود نموده اند. وبه اين تر تيب یگانه پرستی را آغاز نمودند. به اين تر تيب ،علایم موجودیت اعتقادات درمرحلۀ موسترین یکی از منابع عمدۀ این مرحله به حساب میاید.
در مراحل بعدی دورۀ سنګ قديم انکشافات قبلی به شکل نسبتآ پيشرفته تر مورد استفادۀ انسانها و جوامع آنزمان بوده است . از اين جهت برای جلوګيری از طوالت بحث در محدودۀ عصر سنګ به نومونه های ياد شده اکتفا مينمايم .
بېرته شاته
|
|